بازسازی خانه‌ ی گلچقانه، ساسان پوریان

بازسازی خانه‌ ی گلچقانه

معمار مسئول: ساسان پوریان

جوایز کسب شده: چهارمین شب معماران، رتبه‌ی دوم چھارمین جایزه ی ملی مرمت و احیا بناھای تاریخی و معاصر ایران بخش مرمت جامع، ۱۴۰۳

شرح پروژه از زبان معمار

خوش طالع اگر خانه به ویرانه بسازد

آن خانه شود قصر از آن گنج در اید

۸ سال پیش از این، زمستان، در یکی از محله های قدیمی خانه را جهت اجاره یافتم ، صدایش میکنم خانه، چون از همان سال خانه شد، خانه ماند و هنوز خانه ما است.

خیلی سریع و به دور از وسواس و مشکل پسندی خانه را پسندیدم. و بر چشم بر هم زدنی اسباب و وسایلم وسط حیاط خانه پهن بود. من یک خانه قدیمی متروکه اجاره کرده بودم، برای گذران سال‌ اخر دانشجویی. بی خبر از آنچه خانه، در دل پنهان داشت.

گرچه باغ و باغچه ای نداشت اما حیاط گودالی داشت که می  شد گل و گلدانی نگه داشت.

خبری از بادگیر و هشتی یا عناصر اصیل خانه های خیلی قدیمی کاشان هم نبود. در عوض افتاب خوبی داشت، اینقدر که عصر ها تا انتهای اتاق سه دری را میگرفت.

یا مثلا از پشت بام کوه ها پیدا بودند. خب دیدن کوه هم در کاشان چیز کمی نبود.

به همین ترتیب سال اخر دانشگاه، سه چهار سالی طول کشید. و خلاصه که از آشنایان هرکس و ناکس بازدید من و خانه میامد، به عقل نداشته من تف و به پولی که به زمین گرم نشسته بود، لعن میفرستاد.

تا یک صبح که شب پر بارانی را دیده بود، طاق ایوان حیاط گودال فرونشست.

در میان انبوهی از ساختمان های متروکه و نیمه متروکه، بر رونِ اصلی شمال شرق/جنوب غرب، در پشت دربندی مسقف، کنار میدانگاهی لمیده بود. آنطور که از مستندات تاریخی می اید، میدانگاه، در اولین نقشه هوایی شهر* تِکیه ای دیده میشود که اثری از آن جز بقعه ای قدیمی به نام گلچقانه/گلچغانه نمانده است.اما به نظر هسته مرکزی توسعه محله، این زیارتگاه صفوی است. که احتمالا بعد از زلزله ۱۱۷۴ با تغییراتی به بقای خود ادامه داده و بنا های اطراف را هم تحت تاثیر خود گسترش داده. گلچقانه از ۲ واژه گلچه به معنای گلهای روی پارچه و آنه تشکیل شده است. و امامزاده ها ۲ برادر منتسب به نوادگان امام رضا هستند.

از دیگر همسایه های مهم خانه لاجوردی، خانه فیلسوفی و خانه پورحکیمی بوده که آنچه از تاریخ شفاهی می اید، از دهه ۶۰ رو به متروکه شدن و ویرانگی رفته است. که در سال‌های اخیر نظر سرمایه گذاران جهت مرمت و بازسازی جلب کرده اند.

اما خانه، با وجود تغییرات متعدد، روابط هندسی و تناسبات دقیقی داشت. حیاط گودال باغچه تقریبا در مرکز حیاط و اتاق‌ها در ۲ طبقه در ۳ ضلع دور حیاط جانمایی شده بودند. نماها به کلی تغییر کرده بود و پلان دارای الحاقاتی بود که چشم را به کلی منحرف میکرد اما زبان تاریخی خود را پنهان نمیکرد.

آنچه مقابل ما بود یک ساختمان گودال باغچه متوسط مقیاس ۲ طبقه با پلان ۹ بخشی و روابط و سازمان فضایی پیچیده و منطبق بر پلان های تیپ اواسط-اواخر قاجار کاشان بود.

شروع آسیب شناسی خانه با ریزش طاق ایوان گودال همزمان شد. در لایه برداری های اولیه هشتی، کانال بادگیر، مطبخ و جلوتر ۱۲۰ متر سرداب زیر خانه پیدا شد. که همگی با مداخلات ساکنین قبلی، کور و کر و لال شده بودند.

بام، اندود سنگینی از کاهگل را حمل میکرد. و احتیاج به وضع حمل داشت.

طاق حوضخانه طبق تاریخ شفاهی در دهه ۳۰، یک شب پر باران دیده بود و صبح، نشسته بود. مشهدی عباس هم آوار طاق را همان کف حوضخانه ریخته بود و رویش را اجر کرده بود. طاق جدید را هم آنطور که بلد بود روی حوضخانه زده بود.

رطوبت های صعودی به تمام پایه های گودال زده بود. و موریانه ها جیب همه پایه ها را خالی بودند.

در مراتب طرح ترمیم، پرداختن به انهایی در دستور قرار گرفت که ضرورت انجام داشت. و تلاش بر بازگرداندن به وضعیت اصیل با کمترین میزان مداخلات بود.

بام را سبک، و لاپشت و قیدپوش ها را تعویض کردیم.

پایه های باربر و غیر باربر و نعل درگاه ها ترمیم و تقویت شد.

هشتی با دو راه، یکی به کوچه و یکی به حیاط سلسله مراتب ورود به خانه را تکمیل کرد.

سقف حوضخانه بر الگو تویزه های موجود بازسازی شد و آوار سقف قبلی از کف برچیده شد.

بادگیر با ابعاد ۱.۱۰ در ۱.۱۰ در ارتفاع ۵ متر، بسیار نزدیک به تناسبات اصلی، روی تنوره سابقش ساخته شد.

در حیاط گودال، حوض در محل سابقش با همان تناسبات ساخته شد.

۳ عناب و یک سرو با اجازه مرحوم مشهدی عباس بر ۴ باغچه نشانده شد. و حوض در محل سابقش با همان تناسبات به جمع مستان اضافه شد.

ایده، الایشی نداشت. بازگرداندن خانه به وضعیت اصلی برای سکونت و کاربری مسکونی. طبقه گودال برای ساکنین خانه و طبقه همکف برای مهمان شکل گرفت. تمام تلاش برای عدم تغییرات کالبدی انجام شد. به طوریکه حوضخانه مثل سابق فضایی برای نشیمن عمومی، مطبخ برای اشپزخانه و اتاق‌ ها برای استراحت و فضای کار شکل گرفت.

زمستان سال ۱۳۹۸ درگاهی در ضلع شرقی گودال باغچه خانه پیدا شد.

طبق تاریخ شفاهی محله، خانه یک کارگاه شعربافی را شامل میشده. که احتمالا بعد از زلزله ۱۱۷۴ متروکه و در تعمیرات دهه ۳۰ با ضایعات و نخاله های ساختمانی تعمیرات پر و بسته شده بوده. در مورد این فضا تصمیمات متفاوتی اتخاذ شد. با توجه به پوسیدگی بیش از حد شالوده، سقف، پایه ها، بخش زیادی از فضای شعربافی مجدد ساخته شد. از مصالح جدید تری برای کفسازی و دیوار ها استفاده شد.

و به جای گودال دستگاه شعر بافی درختی کاشته شد.

اما ایده اصلی همان احیای خانه ایرانی بود. ایده ای فراتر از واقعیت و عملی کوتاه تر از زمستان سال اول.

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.

در ادامه خط معمار شما را به دیدن سایر تصاویر دعوت می نماید.

پلان ها، دیاگرام، سکشن و غیره.

تحریریه خط معمار

منبع: اقتباسی از دانشنامه هنرمعماری

تعداد بازدید: 167

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *